فناوری نانو چیست؟
فناورینانو واژهای است كلی كه به تمام فناوریهای پیشرفته در عرصه كار با مقیاس نانو اطلاق میشود. معمولاً منظور از مقیاس نانوابعادی در حدود 1nm تا 100nm میباشد. (1 نانومتر یک میلیاردیم متر است).اولین جرقه فناوری نانو (البته در آن زمان هنوز به این نام شناخته نشده بود) در سال 1959 زده شد. در این سال ریچارد فاینمن طی یك سخنرانی با عنوان «فضای زیادی در سطوح پایین وجود دارد» ایده فناوری نانو را مطرح ساخت. وی این نظریه را ارائه داد كه در آیندهای نزدیك میتوانیم مولكولها و اتمها را به صورت مسقیم دستكاری كنیم.
واژه فناوری نانو اولین بار توسط نوریوتاینگوچی استاد دانشگاه علوم توكیو در سال 1974 بر زبانها جاری شد. او این واژه را برای توصیف ساخت مواد (وسایل) دقیقی كه تلورانس ابعادی آنها در حد نانومتر میباشد، به كار برد. در سال 1986 این واژه توسط كی اریك دركسلر در کتابی تحت عنوان : «موتور آفرینش: آغاز دوران فناورینانو»بازآفرینی و تعریف مجدد شد. وی این واژه را به شكل عمیقتری در رساله دكترای خود مورد بررسی قرار داده و بعدها آنرا در کتابی تحت عنوان «نانوسیستمها ماشینهای مولكولی چگونگی ساخت و محاسبات آنها» توسعه داد.
خلاصه
در سال 1870 یک شیمیدان بلژیکی با نام دسمت(Desmedt) اولین سنگفرش آسفالت واقعی را، که مخلوطی از ماسه بود، در برابر تالار شهر در نیویورک ایجاد نمود. طراحی دسمدت در بزرگراهی در فرانسه در سال 1852 مورد الگوبرداری قرار گرفت. سپس دسمدت خیابان پنسیلوانیا در واشینگتن را آسفالت کرد که سطح این پرژه 45149 متر مربع بود.یکی از نمایندگان محلی کنگره به دسمدت گفت: ”این کار هرگز عمومیت نخواهد یافت.“ با این حال، بر اساس تقاضای رو بهرشد بازار، پیشبینی میشود پس از 137 سال (در سال 2007) بازار آسفالت- قیر معدنی به 107 میلیون تن برسد. در این میان آسفالت معلق بیشترین رشد را دارد. همچنین به عنوان نشانهای از رشد این محصولات در آینده، چندی است كه کار بر روی آسفالتی که در موقع خرابی خودش را تعمیر کند، آغاز شده است. به کارگیری فناوری نانو در ساخت زیربناهای مربوط به حمل ونقل، تقریباً معادل با تلاش بشر برای فرستادن انسان به ماه در سال 1960 است.
تاریخچه
در سال 1870 یک شیمیدان بلژیکی با نام دسمت(Desmedt) اولین سنگفرش آسفالت واقعی را، که مخلوطی از ماسه بود، در برابر تالار شهر در نیویورک ایجاد نمود. طراحی دسمدت در بزرگراهی در فرانسه در سال 1852 مورد الگوبرداری قرار گرفت. سپس دسمدت خیابان پنسیلوانیا در واشینگتن را آسفالت کرد که سطح این پرژه 45149 متر مربع بود.یکی از نمایندگان محلی کنگره به دسمدت گفت: ”این کار هرگز عمومیت نخواهد یافت.“
با این حال، بر اساس تقاضای رو بهرشد بازار، پیشبینی میشود پس از 137 سال (در سال 2007) بازار آسفالت- قیر معدنی به 107 میلیون تن برسد. در این میان آسفالت معلق بیشترین رشد را دارد. همچنین به عنوان نشانهای از رشد این محصولات در آینده، چندی است كه کار بر روی آسفالتی که در موقع خرابی خودش را تعمیر کند، آغاز شده است.
به کارگیری فناوری نانو در ساخت زیربناهای مربوط به حمل ونقل، تقریباً معادل با تلاش بشر برای فرستادن انسان به ماه در سال 1960 است.در سال 2005 ایده ساخت آسفالتی برای بزرگراهها که بتوانند خودشان را تعمیر کنند برای بسیاری دور از ذهن به نظر میرسید. بنابراین صنعت آسفالت-قیر به یک تحول نیاز دارد تا مردم بتوانند امکانات فناوری نانو را دیده و مزایای آن را درک نمایند.
دکتر لیوینگستون، فیزیکدان برنامه تحقیقات زیربنایی پیشرفته در اداره کل بزرگراههای فدرال (FHWA)، میگوید: ”آسفالت و سیمان هر دو جزء نانومواد میباشند. تاکنون ما نتوانستهایم بفهمیم که در این سطح چه اتفاقی میافتد، اما این اثرات بر عملکرد مواد تاثیر میگذارند.“
بنا بر گفته لیوینگستون، یک ماده پلیمری ساختاری که میتواند به طور خود به خودی ترکها را اصلاح نماید، قبلاً تولید شده است. این پیشرفت قابل ملاحظه با استفاده از یک عامل اصلاح کننده کپسوله شده و یک آغازکننده شیمیایی کاتالیستی درون یک بستر اپوکسی ایجاد شده است.
یک ترک در حال ایجاد موجب گسستن میکروکپسولهای موجود شده، در نتیجه عامل اصلاحکننده با استفاده از خاصیت مویینگی درون ترک رها میشود. با تماس عامل اصلاحکننده با کاتالیزور موجود، این عامل شروع به پلیمریزه شدن نموده، دو طرف ترک را به هم میچسباند.
این روش میتواند منجر به تولید آسفالتی شود که ترکهای خود را اصلاح میکند. لیوینگستون میگوید: ”هیچکس نمیتواند برای رشد این فناوری زمانی را پیشبینی کند، اما پیشرفت واقعی در حال انجام است و قابلیتهای موجود بسیار هیجانآور میباشند.“
با این حال، برای استفادهکنندگان فعلی آسفالت، تصور نبود دستانداز، یا نبود تأخیر به خاطر تعمیرات آسفالت، بسیار دور از دسترس بوده و نگرانیهای جدی آنها را برطرف نمیسازد.
محیط زیست عامل اصلی تأثیرگذار در فرایند تصمیمگیری برای پروژههای بزرگراه در بسیاری از کشورها است. مزایای یک آسفالت متفاوت برای جادهها از دیدگاه زیستمحیطی و مصرف انرژی، تنها یک بخش مهم از فرآیند تصمیمگیری است. دیدگاههای زیستمحیطی موجب تسریع پیشرفتهای فنی و اجتماعی میشوند. نیازهای چندگانه حفاظت از محیط زیست شامل: محدود نمودن انتشار گازهای گلخانهای، مصرف کمتر انرژی، کاهش سر و صدای ترافیک و اطمینان از سلامتی و راحتی در رانندگی، اهدافی هستند که به دلیل ایجاد مسئولیت مشترک، مهمتر از تمام پیشرفتهای علمی میباشند.
یکی از این اهداف بستن چرخه مواد یا استفاده صد در صدی از مواد قابل بازیافت در ساخت جاده است. صنعت در این زمینه تجربه زیادی در مورد استفاده از محصولات فرعی در آسفالت به دست آورده است.
مثالهایی از مواد زایدی که در مخلوط آسفالت مورد استفاده قرار گرفتهاند، عبارتند از: تفاله کوره شیشهدمی، خاکستر حاصل از سوزاندن زبالههای شهری، خاکستر موجود در مراکز تولید برق به وسیله زغال، آجرهای خرد شده، پلاستیک حاصل از سیمهای برق قدیمی و لاستیک حاصل از تایرهای کهنه.
با این حال، استفاده موفقیتآمیز از این محصولات وابسته به تحقیقات کامل در زمینه منابع و ویژگیهای آنها بوده و معمولاً در سطح پایینی قابل انجام است. در این حالت امکان بررسی پیوسته عملکرد آسفالت نیز وجود دارد که خود موضوعی مورد بحث است.
با این حال، مطابق گفتههای مارك بلشه، مدیر آسفالت لاستیک در پروژه آسفالتسازی آرام آریزونا، حمایت عمومی - نه تحقیقات علمی- کلید توسعه صنعت تولید آسفالت با استفاده از محصولات فرعی است.
پرژه آریزونا ارزشی معادل 34 میلیون دلار داشته و در همین سال به پایان خواهد رسید. این پروژه تقریباً 70 درصد (185 کیلومتر)آزادراه ناحیه فونیكس را دربرگرفته و آسفالت آن قادر خواهد بود تا مدت طولانی صدای ناشی از اصطکاک را در جاده کاهش دهد.
آسفالتِ دارای لاستیک تنها درصد بسیار کم و تقریباً بیاهمیتی از درآمد صنعت ساختمانی را به خود اختصاص میدهد، اما بلشه میگوید که با افزایش رغبت عمومی این درصد افزایش خواهد یافت.
به عنوان مثال در ژاپن، گروه تحقیقات آسفالت لاستیک (JARRG)، که شامل مجموعهای از تولیدکنندگان تایر و شرکتهای آسفالتسازی میباشد، یک اتصالدهنده آسفالت بسیار ویسکوز را توسعه دادهاند که از انبساط و پخش تایرهای کهنهای که به صورت بسیار ریز ساییده شدهاند، تولید میشود. این اتصال دهنده در مخلوط آسفالت پخش شده و سپس پخته میشود.این ماده میتواند به عنوان یک ماده الاستیک مابین مواد متراکم دیگر عمل نموده و از این طریق، ارتعاش و صدا را کاهش دهد. بنا بر اعلام JARRG اقبال عمومی به این محصول بسیار خوب است.
بلشه میگوید: ”افرادی که در صنعت آسفالت لاستیک درگیر بودهاند، همواره سعی کردهاند که آن را به دلیل ویژگیهای مهندسی بسیار عالیاش به فروش برسانند. امّا بیش از هر چیز این محصول به عنوان کاهش دهنده صدا شناخته شده است و در پشت این قضیه، استقبال عمومی قرار دارد.“
وزارت حمل و نقل آریزونا (ADOT) سه سال پیش یک نوع آسفالت را در بزرگراه سوپر استیشن در ناحیه آریزونا به کار برد. بلشه میگوید كه به محض اتمام آسفالت این بزرگراه، ADOT و مسئولین محلی سیل عظیمی از تلفنها و ایمیلها را دریافت نمودند که از اشتیاق مردم نسبت به این جاده کمصداتر حکایت داشت.
البته همه چیز آسفالت لاستیک کامل نیست. این مخلوط باعث ایجاد بخار و بو در فرآیند آسفالت کردن شده، هنوز در مورد قابل بازیافت بودن آن بحث وجود دارد. این آسفالت نسبت به آسفالتهای معمول بسیار گرانتر بوده و آسفالتکارانی که تا به حال با این ماده چسبناک کار نکردهاند، ممکن است در کار کردن با آن، که باید در یک بازه دمایی معین انجام شود، دچار مشکل باشند.
ممکن است نظر بلشه در مورد نظر عمومی درست باشد، اما روی دیگر سکه این است که خواست استفادهکنندگان از جاده کمصداتر و در عین حال دارای اثرات زیستمحیطی کمتر، افزایش یافته است. این امر باعث تمرکز بیشتر تحقیقات بر روی مسائل مربوط به حمل و نقل، از جمله مواد مورد استفاده در جاده شده است.
افزایش عمومی در میزان حمل و نقل، بار بیشتر بر روی محور، و فشار بیشتر تایر بر روی جاده، تقاضا برای آسفالتهای قویتر وبادوامتر را افزایش میدهد. حمل و نقل بیشتر به این مفهوم نیز میباشد که ایجاد مشکل در حمل و نقل برای تعمیرات جادهای مطلوب نیست و این امر موجب ایجاد تقاضای بیشتر برای تحقیق و توسعه مؤثر میگردد.
گام نخست، آشنایی با کمیت و کیفیت طرح و ویژگیهای آن
اجرای هر طرح با آشنایی سازنده با آن طرح آغاز میشود برای اجرای هر طرحی، معمولاً آنچه طراح در ذهن خود خلق کرده است، از طریق نقشه ها و سایر مدارک اجرایی به سازنده انتقال داده میشود.
لذا اجرا کننده علاوه بر داشتن آشنایی قبلی با استانداردها، آیین نامه ها، ضوابط و مقررات عمومیساختمانی باید قبل از هر چیز با مطالعه دقیق نقشه ها، دفترچه مشخصات فنی عمومی، دفترچه مشخصات فنی خصوصی، دستورالعملهای اجرایی، یادآوریهای فنی، برآورد و فهرست مقادیر و سایر مدارک اجرایی، بطور همه جانبه دریابد که چه بنایی را با چه مشخصاتی و با رعایت چه معیارهایی میخواهد اجرا نماید و حجم کار چقدر است به عبارت دیگر سازنده باید با کم و کیف کار آشنا شود و ضمن اطلاع از احجام اقلام کار، از مجموعه مورد احداث، تجسم فضایی دقیقی بدست آورد.
دراین مرحله از کار، سازنده باید کامل بودن نقشه و سایر مدارک اجرایی را ارزیابی و از قابل اجرابودن طرح اطمینان حاصل نماید و هیچ ابهامیرا از نظر دور ندارد، بویژه باید هر گونه تناقض و ناسازگاری را که بین مدارک مختلف اجرایی احساس مینماید، با طراح در میان گذاشته و از او بخواهد که مدارک اجرایی را تکمیل کرده و از آنها رفع ابهام کند بطوری که در هیچ مورد امکان تفسیرهای مختلف باقی نماند همچنین دراین مرحله، اگر سازنده نظری در مورد جرح و تعدیل طرح برای هماهنگ کردن آن با امکانات و تواناییهای خود یا روش اجرای مشخصی دارد، میتواند پیشنهادهای خود را به طراح ارائه دهد زمان کوتاهی که برای طیاین مرحله صرف میشود، از اتلاف وقتهای بعدی، که اغلب با توقف سازمان اجرایی و صرف هزینه های غیر لازم همراهند، جلوگیری مینماید.
گام دوم، آشنایی با محل اجرای طرح
پس از آشنایی با طرح، سازنده باید طی بازدید یا بازدیدهایی، با محل اجرای طرح آشنا شده و محدودیت ها و امکانات موجود در محل را ارزیابی کند.
دراین مرحله، سازنده باید از طریق مشاهدات، مذاکرات، پرس و جو از افراد محلی، مطالعه مدارک و گزارشهای موجود، با عوارض سطحی، توپوگرافی، شرایط تحت الارضی، شرایط محیطی، اقلیم و آب و هوای محل اجرای طرح، راههای دسترسی به محل، امکانات دستیابی به مصالح،تجهیزات و نیروی انسانی در محل و بطور خلاصه تمام امکانات تسهیل کننده و موانع و اشکالات بازدارنده و معارضهای احتمالی، تا آنجا که میسر است، آشنا گردد.
برای آشنایی با محیط کارگاه اجرای طرح، جمع آوری اطلاعات زیر، بسیار مفید خواهد بود درباره عوارض سطحی از قبیل طبیعت و میزان محلهای احتمالی پر شده با زباله، خاک دستی و محل قرار گرفتن و نوع رگه های سنگ احتمالی مسیرهای عبور جریانهای آب و احیانا ً گودالهای آبگیر در سطح کارگاه توپوگرافی، به عبارت دیگر تغییرات رقوم خاک در سطح کارگاه سازه های موجود در محل کارگاه و در مجاورت آن خاکریزهای نزدیک،خط ساحلی و عوارض مشابه آن راههای دسترسی به کارگاه( راه آهن، اتومبیل، کشتی)
درباره عوارض زیر زمینی از قبیل:
مسیر فاضلاب، قنات، تونل، زیر زمین و یا سایر سازه های زیر زمینی خطوط لوله نفت و گاز و آب یا لوله های بخار و هوای فشرده و غیره، خطوط تلفن و تلگراف و کابلهای زیرزمینی برق.
شالوده های موجود در محوطه کارگاه یا زمینهای مجاور اطلاعات مربوط به گمانه هاو سایر اطلاعات از قبیل تاریخچه رفتارسازه های مجاور، نشستهای خاک و غیره...
گام سوم، تهیه برنامه زمانبندی اجرا
پس از اینکه مشخص گردید چه بنایی در چه محلی باید ساخته شود، سازنده باید برنامه زمانبندی اجرای عملیات را تدوین نماید بطوریکه در هر مقطع زمانی، قدمهای اجرایی که بلافاصله پس از آن لحظه برداشته شوند مشخص باشند. داشتن چنین برنامهای که تکلیف اجرا کنندگان را مشخص کرده باشد، تردیدهای مزاحم و بازدارنده را حذف کرده، ایجاد تحرک نموده و از اتلاف وقت و انرژی جلوگیری میکند.
تهیه برنامه زمانبندی، عملا ً در یک فرآیند تجزیه، بررسی اجزا و ترکیب اجزای بررسی شده بنحوی مطلوب ومناسب با رعایت مسیر بهینه، به شرح زیر صورت میپذیرد.
ابتدا سیاههای از کلیه عملیاتی که برای اجرای طرح لازمند، از تجهیز و راهاندازی کارگاه گرفته تا اتمام کار و برچیدن کارگاه، تدوین میگردد. سپس متناسب با حجم کار و شرایط موجود عملیات به چند «عمل اصلی» یا «فعالیت اصلی»تقسیم میشود.
پس از مشخص شدن فعالیتها یا عملهای اصلی، هر یک از آنها به تعدادی «عملیات جزء» یا «فعالیت جزء» تقسیم میشوند.
برای انجام هر واحد هر جزء عمل، مصالح، وسایل، تجهیزات، نیروی انسانی، آهنگ انجام، زمان لازم و هزینه های انجام برآورد میشوند و نیازهای کل آن جزء عمل تعیین میگردند.
از ترکیب آنچه برای انجام جزء عملها تعیین شده، نوع و مقدار کل مصالح، نوع و حجم وسایل، انواع تجهیزات، انواع نیروی انسانی مورد نیاز و زمان کل اشتغال هر نوع از تجهیزات و نیرویانسانی و هزینه کل اجرا تعیین میگردند.
لازم به ذکر است که حجم کل مصالح مورد نیاز، از جمع کردن ساده مصالح لازم برای جزء عملها به دست میآید ولی تعداد ماشین آلات، میزان تجهیزات و تعداد نیروی انسانی را نمیتوان ازجمع کردن ساده ارقام تعیین شده برای هر جزء عمل بدست آورد زیرا ماشین آلات مورد نیاز معمولاً ً به صورت حاصلضرب «ماشین* ساعت» یا « ماشین* روز» و نیروی انسانی لازم به صورت حاصلضرب « نفر* ماه» تعیین میشوند و لذا، تعداد ماشین آلات و نیروی انسانی تابع زمانند و باید متناسب با مدت زمان اجرا، از طریق کارشناسی و مشخص کردن زمانهایی که تعداد مورد نیاز حداکثرو حداقل است، تعیین میشوند. یا بالعکس اگر استفاده از تجهیزات، ماشین آلات و نیروی انسانی معینی الزام آور باشد، باید مدت زمان اجرا متناسب بااین امکاناتتعیینشود.
هزینه کل اجرا را هم نمیتوان از جمع کردن ساده هزینه عملها محاسبه کرد زیرا سه عامل ماشین آلات، نیروی انسانی و زمان بر هزینه های اجرایی اثر میگذارند و بویژه باید مسیله تأمین منابع مالی و حجم سرمایهای که باید برای گردشکار کارگاه به کار گرفته شود، در محاسبه هزینه کل اجرا ملحوظ گردد. پیمانکاران با سابقه، هزینه های اجرایی را مستقیماًً برای هر عمل، بدون پرداختن به جزء عملها، محاسبه مینمایند
پس از روشن شدن حجم مصالح مورد نیاز، مبداء و منابع تهیه مصالح، چگونگی تهیه و تدارک آنها، وسیله و نحوه حمل به کارگاه، تحویل گرفتن، باراندازی، انبار کردن و نگهداری در کارگاه، نحوه و وسایل برداشت و مصرف در کارگاه و بالاخره چگونگی نمونه برداری و کنترل کیفیت مصالح در مواعد مقرر، مورد مطالعه قرار میگیرند.
بر اساس مطالعات انجام شده درباره مصالح، نیازهای تجهیزاتی کنترل و حک و اصلاح گشته و امکانات و نحوه تأمین قطعات یدکی، سوخت، مصارف و لوازم آنها بررسی میشوند.
دراین مرحله، تهیه جدول برنامه ریزی ماشین آلات مورد نیاز میتواند به همه جانبه بودن مطالعه و تسهیل کار مطالعه کننده کمک نماید. در جدول شماره1، برنامه ریزی ماشین آلات مورد نیاز برای احداث یک کانال بتن آرمه، به عنوان مثال نشان داده شده است.
بر اساس آخرین مطالعات در مورد مصالح و نیازهای تجهیزاتی، نیازهای به نیروی انسانی تعیین گشته، منابع، امکانات، روشها و ضوابط تأمین نیروی انسانی، اعم از ماهر، نیمه ماهر و غیر ماهر، تبعات به کار گماردن آنان در کارگاه، شامل تأمین امکانات زیستی، بهداشتی، رفاهی و حتی در مورد طرحهایی که اجرای آنها چند سال طول میکشد، علاوه بر تأمین امکانات فوق برای خانواده ها، امکانات آموزشی برای فرزنداشان، در حالات مختلف دسترسی به امکانات شهری یا عدم دسترسی بهاین امکانات، مطالعه و ارزیابی میشوند.
دراین مرحله، تنظیم جدول طبقه بندی و تعداد کارگران مورد نیاز در هر مقطع زمانی، کمک مؤثری به امر برنامه ریزی خواهد کرد. جدول شماره 2، برنامه ریزی نیروی انسانی لازم برای احداث کانال بتن آرمه فوق را نشان میدهد.
پس از مشخص شدن کل نیازهای طرح و انجام مطالعات فوق، بسته به مورد، قدم بعدی برای تهیه برنامه زمانبندی، به شرح زیر برداشته میشود و مدت زمان اجرا تثبیت میگردد.
اگر زمان محدود باشد، سازنده از طریق مقایسه و واسنجی نیازها با آنچه در حال حاضر در اختیار دارد، کفایت یا عدم کفایت مقدورات خود را ارزیابی میکند و در صورت لزوم، کمبودها را بر طرفمینماید
اگر زمان محدود نباشد، سازنده زمان تقریبی لازم برای اجرای کار با امکانات موجود خود را برآورد و معقول بودناین زمان را بررسی میکند و اگر لازم باشد، تعادل منطقی را بین امکانات و مدت زمان اجرا بر قرار میسازد.
دراین مورد باید توجه داشت که امروزه زمان، پربهاترین اقلام مصرفی در کارگاه است و هنر یک مجری و سازنده خوب آن است که با تأمین بموقع مصالح و به کار گرفتن وسایل، تجهیزات و نیروی انسانی به مناسبترین نوع و مقدار، زمان لازم برای اجرا را کوتاه کرده و ازاین راه هزینه های اجرایی را کاهش دهد. و طرح را هر چه زودتر به بهره برداری برساند. توجه کنید که اگر یک کارخانه سیمان 3000 تنی فقط یک روز زودتر به تولید برسد، بازای آن یک روز، 3000 تن سیمان بیشتر تولید شده و میلیونها ریال ارزش افزوده خواهد گردید. لازم به یاد آوری است همانطور که در شکل شماره 1 نشان داده شده، برای انجام عملیات اجرایی، یک محدوده مدت زمانهای مناسب، واقع در حد فاصل یک زمان حداقل و یک زمان حداکثر وجود دارد، که بازای مدت زمانهای واقع دراین محدوده میتوان کار را با صرف هزینه و انرژی به سرانجام رسانید ولی تقلیل مدت زمان اجرا به کمتر از حداقل فوق یا طولانی تر شدن مدت زمان عملیات اجرایی از حداکثر مزبور، به افزایش تصاعدی هزینه های اجرایی منجر میشوند. بدیهی است که با توجه به ملاحظات فوق باید در مورد مدت زمان اجرا اتخاذ تصمیم به عملاید و باایجاد تعادل بهینه بین مقدورات و مدت زمان اجرا، مدت زمانی مناسب و معقول برای اجرای طرح تعیین و تثبیت شود.
پس از تثبیت مدت زمان اجرا، با در اختیار داشتن کلیه اطلاعات، طرح اولیه سازماندهی و گردشکار کارگاه، بااین هدف تهیه میشود که با به کار گرفتن اصول مهندسی و ابداع روشهای اجرایی بهتر، بتوان با همسو کردن همه نیروها و با تأمین گردشکاری مناسب، بنحوی که هیچ فعالیتی مزاحم فعالیتهای دیگر نشود، با صرف حداقل مصالح، تجهیزات، انرژی و زمان، بیشترین نتیجه عملا ً ممکن را از دیدگاه کمیو کیفی، به دست آورد.
بر مبنای طرح سازماندهی تهیه شده با در نظر داشتن امکانات و محدودیت ها، در یک نظم منطقی و با رعایت تقدم و تأخر منطقی عملهای مختلف و تقدم و تأخرهای ناشی از ضرورتهای اجرایی، کوشش میشود با هماهنگ کردن فعالیتها بنحوی که با هم تداخل زمانی نداشته باشند، برنامه زمانبندی عملیات اجرایی طوری تهیه میشود که از امکانات، بیشترین استفاده به عملاید و اثر بازدارنده محدودیتها کمترین باشد و اگر تأمیناین نقطه نظرها، تغییر، تکمیل یا جرحو تعدیلاتی را در طرح اولیه سازماندهی و گردشکار کارگاهایجاب نماید، با اعمالاین تغییرات وجرح و تعدیلات، برنامه زمانبندی نیز تکمیل و حک و اصلاح میگردد. این رفت و برگشت از طرح سازماندهی به برنامه زمانبندی و از برنامه زمانبندی به طرح سازماندهی، تا جایی ادامه مییابد که طرح مزبور، حالت نهایی و قطعی به خود بگیرد.
در عمل ممکن است، در بدو امر فقط خطوط کلی اجرا و کلیات سازمان اجرایی تعیین گردند و طرح سازماندهی نهایی بدستاید.
با داشتن تصویر روشنی از طرح سازماندهی نهایی و معمولاً ً با رعایت مسیر بحرانی، برنامه زمانبندی اجرا چنان تأمین میشود که هر جزء عمل زمانی انجام شود که نتیجه حاصل از آن بیشترین باشد. مسیر بحرانی، عملها و جزء عملهایی را در بر میگیرد که هر تأخیر در انجام هر یک از آنها، مستقیماً به تأخیری به هماناندازه در اتمام برنامه منجر میشود.
بدیهی است که برنامه تدوین شده باید تمام عملیات اجرایی، از جمله استقرار و تجهیز کارگاه در شروع کار، گردشکار کارگاه در مدت اجرا و برچیدن کارگاه پس از اتمام عملیات اجرایی را دربرگیرد.
با توجه به آنچه گذشت، از یک سو برنامه زمانبندی مبتنی بر برآوردهای مصالح، تجهیزات، نیروانسانی، مدت زمان انجام و هزینه های انجام هر جزء عمل است که مقولاتی احتمالی باشند و بسته به نوع و ماهیت کار و در عمل،
خدا مال همه هست ...
خـــــــدا مــــــــــــــال هــــــمـــــــه اســــــــت
مال من ، مال شما ، مال یکایک ما و شما . خدا نمایندگی انحصاری ندارد.
خدا به تعداد آدم ها در زمین شعبه دارد.
خدا تنها مکانی است که هیچ کس نمی تواند از من و شما بگیرد.
خدا تنها دارایی است که فقیران بیشتر از ثروت اندوزان دارند.
خدا تنها ذخیره ای است که هیچ حکومتی نمیتواند مردم را از آن محروم کند یا توزیع آن را در اختیار خود بگیرد یا کوپنی و جیره بندی اش کند. خدا تنها قدرتی است که مظلومان بیش از ستمگران دارند .
خدا تنها رفیقی است که در هیچ شرایطی رفیقش را تنها نمی گذارد و به او خیانت نمی کند .
خدا تنها پناهگاهی است که امنیتش هیچ گاه به مخاطره نمی افتد و حفاظ و حصارش خلل نمی پذیرد .
خدا تنها روزنه امیدی است که هیچ گاه بسته نمیشود .
خدا تنها کسی است که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد و با پای شکسته هم میتوان سراغش رفت .
خدا تنها معشوقی است که به عاشقان خود عشق می ورزد.
خدا تنها قاضی است که در قضاوتش احتمال ظلم و خطا نمی رود
و عدالتش کمترین خدشه ای نمی پذیرد .
خدا تنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر بر می دارد و بیشتر می خرد.
خدا تنها دارنده ای است که بی منت و چشم داشت می بخشد .
خدا تنها دادستانی است که راه های فرار را نشان خلافکار می دهد و کلید زندان را در جیب مجرم میگذارد و چشمش را بر خطای گناهکار می بندد.
خدا تنها محبوبی است که محبان خود را تر و خشک می کند .
خدا تنها حکمرانی است که هوای مخالفین خود را هم دارد و عصیانگران مملکت خود را هم از موهبت و لطفش محروم نمی کند.
خدا تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن خنک می شود نه با تنبیه کردن .
خدا تنها کسی است که دشمنانش را هم بر سر سفره ی اطعامش می نشاند وبه منکران و تکذیب کنندگانش هم روزی می دهد.
خدا تنها کسی است که علی رغم دانستن ، چشم می پوشد و در عین توانستن ، در میگذرد و می بخشد .
خدا تنها حاکم مقتدری است که هیچگاه در خانه اش را نمی بندد و هیچ کس را از خانه اش نمی راند.
خدا تنها مالکی است که در خواست متقاضیان آزارش نمی دهد و اصرار و پافشاری خواهشگران، کلافه اش نمی کند .
خدا تنها پادشاهی است که ملاقاتش نیاز به وقت قبلی ندارد.
خدا تنها کسی است که برای همگان بهترین را می خواهد و از عهده ی تامینش هم بر می آید.
خدا تنها متعهدی است که اگر امانت وجودت را به دستش بسپاری بهتر از خودت مراقبت و محافظتش می کند و بیشترین سود را نصیبت می سازد.
خدا تنها کسی است که اگر یک قدم به سویش برداری ، ده قدم به سویت پیش می آید و اگر به سمتش راه بروی ، به سمت تو می دود.
خدا تنها کسی است که اگر از تو محبت ببیند ، زیر دینت نمی ماند و با قدر دانی شگفت و بی نظیرش تو را شرمنده می گرداند.
خدا تنها کسی است که وقتی همه رفتند ، می ماند و وقتی همه پشت کردند ، آغوش می گشاید و وقتی همه تنهایت گذاشتند ، محرمت می شود.
خدا تنها حاکم مقتدری است که برای بخشیدن گناهکار، هزاران بهانه می تراشد.
هزاران وسیله می سازد و انواع عذر ها و بهانه ها را به دست خطاکار می دهد تا تبرئه اش کند.
که زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم، تویی والاترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت
وقتی تو را من آفریدم بر خودم احسنت میگفتم
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی؛ ببینم من تورا از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور؟!
آن نامهربان معبود. آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت.خالقت. اینک صدایم کن مرا. با قطره ی اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را. با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟
بگو جز من کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن. بدان آغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن، تکیه کن بر من
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد
برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان. رهایت من نخواهم کرد
شعر از زنده یاد سهراب سپهری
ضرر و زیان ناشی از بعضی «فراموشیها» در طول زندگی بقدری میتواند عمیق و تاثبرگذار باشد که جبران آن اگر غیرممکن نباشد، حتما بسیار سخت خواهد بود. در همین راستا، در ادامه یک لیست با عنوان «یادمون باشه که...» را برایتان طرح میکنیم که در واقع آن چیزهایی است که انسان نباید در زندگی آنها را به هیچوجه فراموش کند و مطمئنا دانستن و یادآوری آنها نیز میتواند راهگشا و پاسخگوی بسیاری از سوالات ذهنی هر انسانی باشد. این لیست عبارت است از:
-یادمون باشه که؛ خدا همیشه هست.
-یادمون باشه که؛ کسی که زیر سایه دیگری راه میره، خودش سایهای نداره.
-یادمون باشه که؛ هر روز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را.
-یادمون باشه که؛ زخم نیست آنچه که درد دارد، عفونته.
-یادمون باشه که؛ در حرکت همیشه افقهای تازه هست.
-یادمون باشه که؛ دست به کاری نزنیم که نتوانیم آن را برای دیگران تعریف کنیم.
-یادمون باشه که؛ اونایی که دوستشون داریم میتونند دوستمون نداشته باشند.
-یادمون باشه که؛ حرفهای کهنه از دل کهنه میاد، پس دلی نو بخریم.
-یادمون باشه که؛ فرار، راه به دخمهای میبره برای پنهان شدن، نه آزادی.
-یادمون باشه که؛ باورهامون شاید دروغ باشند.
-یادمون باشه که؛ لبخندمان را در آیینه جا نگذاریم.
-یادمون باشه که؛ آروزهای انجام نیافته دست زندگی رو گرفتن و اونو راه میبرند.
-یادمون باشه که؛ محبت به دیگران برای نمایش گذاشتن مهر خودمون نباشه.
-یادمون باشه که؛ آدمها همه ارزشمندند و همه میتونند مهربون و دلسوز باشند.
-یادمون باشه که؛ تنهایی ما در مقایسه با تنهایی خورشید خیلی کمه.
-یادمون باشه که؛ دو رنگی رو با کمتر از صداقت ندیم.
-یادمون باشه که؛ دلخوشیها هیچ کدوم ماندگار نیستند.
-یادمون باشه که؛ تا وقتی اوضاع بدتر نشده! یعنی همه چیز روبراهه.
- یادمون باشه که؛ هوشیاری یعنی زیستن با لحظهها.
-یادمون باشه که؛ آرامش جایی فراتر از ما نیست.
-یادمون باشه که؛ من تنها نیستم، ما یک جمعیتایم که تنهاییم.
-یادمون باشه که؛ از چشمه درس خروش بگیریم و از آسمان درس پاک زیستن.
-یادمون باشه که؛ برای آموختن و درس دادن به دنیا آمدیم، نه برای تکرار اشتباهات گذشتگان.
-یادمون باشه که؛ برای پاسخ دادن به احمق، باید احمق بود!
-یادمون باشه که؛ لازمه گاهی با خودمون روراستتر از این باشیم که هستیم.
-یادمون باشه که؛ قبلا چیزهایی برامون مهم بودند که حالا دیگه مهم نیستند.
-یادمون باشه که؛ آنچه امروز برامون مهمه، فردا نخواهند بود.
-یادمون باشه که؛ نیازمند کمک هستند آنها که منتظر کمکشان نشستهایم.
-یادمون باشه که؛ ما از این به بعد هستیم، نه تا به حال.
-یادمون باشه که؛ غیرقابل تحمل وجود ندارد.
-یادمون باشه که؛ با یک نگاه هم ممکنه بشکنند دلهای نازک.
-یادمون باشه که؛ به جز خاطرهای هیچ نمیماند.
-یادمون باشه که؛ وظیفه من اینه «حمل باری که خودم هستم تا آخر راه».
-یادمون باشه که؛ منتظر تنها یک جرقه است، انبار مهمات.
-یادمون باشه که؛ کار رهگذر عبوره، گاهی برمیگرده،گاهی نه.
-یادمون باشه که؛ در هر یقینی میتوان شک کرد و این تکاپوی خرد است.
-یادمون باشه که؛ همیشه چند قدم آخره که سختترین قسمت راهه.
-یادمون باشه که؛ امید، خوشبختانه از دست دادنی نیست.
-یادمون باشه که؛ به جستجوی راه باشیم نه همراه.
-یادمون باشه که؛ هوشیاری یعنی زیستن با لحظهها.
-یادمون باشه که؛ کلا ناامید نمیشی اگه تمام امیدت را به چیزی نبسته باشی.
-یادمون باشه که؛ خوبی اونی رو که نداریم اینه که نگران از دست دادنش نیستیم.
-یادمون باشه که؛ در خستهترین ثانیه عمر، رمقی برای انجام کارهای کوچک هست.
-یادمون باشه که؛ وقتی از دست دادن عادت میشه بدست آوردن، دیگه آرزو نیست.
-یادمون باشه که؛ اونایی رو که گوشه آسایشگاهها غریباند و تنها، از یاد نبریم.
-یادمون باشه که؛ گاهی باید برای راحتی خیالِ دیگران خودمون رو خوشحال نشون بدیم.
-یادمون باشه که؛ سعادت دیگران بخش مهمی از خوشبختی ماست.
-یادمون باشه که؛ قولی را که به کسی میدیم عمل کنیم.
-یادمون باشه که؛ دوست بداریم بیانتظار پاسخی از طرف دیگران.
-یادمون باشه که؛ مهربانی صفت بارز عشاق خداست پس از اینکار ابایی نکنیم.
-یادمون باشه که؛ این دعا همیشه ورد زبونمون باشه
«خدایا هیچوقت ما رو به حال خودمون رها نکن»
.: Weblog Themes By Pichak :.