فردی چند گردو به بهلول داد و گفت : بشکن و بخور و برای من دعا کن. بهلول گردوها را شکست ولی دعا نکرد. آن مرد گفت : گردوها را می خوری نوش جان !!! ولی من صدای دعای تو را نشنیدم !!!؟؟؟
بهلول گفت : مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای ، خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است !!!
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.