بسیاری از اصول اجرائی حاكم بر بتن ریزیهای معمولی در بتن ریزی با بتن سبــكدانه سازه ای كماكان از اهمیت برخوردار است . مسلما" در بتن های غیر سازه و سبكدانه بسیاری از نكات مورد نظر نمیتواند با اهمیت تلقی شود و عدم رعایت برخی قواعد تا آنجا كه به وزن مخصوص بتن ریخته شده لطمه نزند و آنرا بالا نبرد با اهمیت تلقـــی نمیشـــود. اصل پیوستگی و تدوام در بتن ریزی ( عدم ایجاد درز سرد ) ، اصل عدم گیرش یا نزدیكی به گیرش در بتن قبل از ریختن و تراكم ، اصل عدم جدا شدگی مواد (ناهمگنی ) بتن، اصل رعایت دمای مناسب بتن ریزی، اصل عدم آلودگی بتن به مواد مضر، اصل رعایت تراكم صحیح، اصل رعایت پرداخت صحیح سطح بتن، اصل انتخاب صحیح اسلامپ با توجه به وضعیت قطعه و وسایل تراكمی موجود، اصل رعایت و بكارگیری نسبت ها و مقادیر صحیح مصالح و پرهیز از مصرف مواد نا مناسب، و در نهایت اصل عمل آوری صحیح و قالب برداری به موقع و با دقت همواره در این نوع بتن ریزیها مانند بتن های معمولی از اهمیت برخوردار می باشد.
درز انبساط :
برای جلوگیری از خرابیهای ناشی از انبساط و انقباض ساختمان بر اثر تغییر درجه حرارت محیط خارج یا جلوگیری از انتقال بار ساختمان قدیمی مجاور به ساختمانی كه جدید احداث می شود، همچنین در مواردی كه ساختمان بزرگ است و از چند بلوك متصل به هم تشكیل می شود، باید به كار بردن درز انبساط در محل مناسب پیش بینی شود .
حداقل فاصله ای از ساختمان با اجزای ساختمانی كه باید در آن درز انبساط پیش بینی شود، بهنوع ساختمان، تعداد طبقات، مصالح مصرفی و آب و هوای محل احداث بستگی دارد ؛ بنابراین باید با مطالعه كافی محل اندازه آن را مهندس طراح تعیین كند. در كلیه ساختمانهای فلزی كه طول آنها بیشتر از 20 متر باشد، باید در طول ساختمان درز انبساط پیش بینی كرد.
این طول مربوط به ساختمانهای فلزی و بدون پوشش محافظ است كه نباید از 50 متر و یا در ساختمانهایی با پوشش محافظ و در حالات خاص نباید از یكصد متر تجاوز كند. برای پوشاندن و پر كردن فواصل درز انبساط از مواردی استفاده می كنند كه قابلیت ارتجاعی داشته باشد . باید دقت شود كه فاصله درز انبساط به هیچ وجه با مصالح بنایی یا ملات پر نگردد. اگر در هنگام استقرار اسكلت فلزی، ستونهایی كه در مجاورت یك درز انبساط قرار دارند، به طور موقت به وسیله قطعات فلزی متصل شده اند، پس از استقرار، باید این اتصالات بریده شوند تا ساختمان در محل درز انبساط به كلی از قسمت مجاور خود جدا باشد.
درز انقطاع :
برای جلوگیری از خسارت و كاهش خرابی ناشی از ضزبه ساختمانهای مجاور به یكدیگر، بویژه در زمان وقوع زلزله، ساختمانهایی كه دارای ارتفاع بیش از 12 متر یا دارای بیش از 4 طبقه هستند، باید به وسیله درز انقطاع از ساختمانهای مجاور جدا شوند ؛ همچنین حداقل درز انقطاع در تراز هر طبقه برابر 100/1 ارتفاع آن تراز از روی شالوده است . این فاصله را می توان در محلهای لازم با مصالح كم مقاومت كه در هنگام زلزله در اثر برخورد دو ساختمان به آسانی مصالح مزبور خرد می شوند، پر كرد.
توضیحات بیشتر:
مبحث نهم مقررات ملی براساس درز انبساط طول و عرض ساختمان را محدود کرده است:
بطور خلاصه حداکثر بعد بدون درز انبساط:
1- مناطق خشک: 25 متر
2- مناطق معتدل: 35 متر
3- مناطق مرطوب : 50 متر
و ضابطه ای نیز در خصوص حداقل درز ذکر شده است.
اما معمولا مهندسین محاسب علاوه بر ضابطه فوق که قبلا در بعضی مراجع تا حدودی بهمین صورت ذکر شده بود نسبت طول به عرض ساختمان را به 3 محدود می کنند( بدلایل متعدد از جمله ایجاد رفتار پیچیده و نامنظمی در سازه ) اگر چه منعی آئین نامه ای نیز در این خصوص وجود ندارد.
در ضمن بنظر می رسد علی رغم محدودیت ذکر شده در مبحث نهم ، اگر مهندس محاسب تنشهای حرارتی را در سازه منظور کرده و برای آن تمهیداتی بیندیشد نمی بایست محدودیتی ایجاد کرد اگرچه بهتر است که محدودیت فوق رعایت گردد و لی مناسبتر این بود که گفته می شد در صورت عدم درنظر گرفتن تنش های حرارتی و در نظر گرفتن تمهیدات لازم در سازه حداکثر بعد ساختمان باید براساس ضابطه فوق تعیین گردد.
موفق باشید.
گام نخست، آشنایی با کمیت و کیفیت طرح و ویژگیهای آن
اجرای هر طرح با آشنایی سازنده با آن طرح آغاز میشود برای اجرای هر طرحی، معمولاً آنچه طراح در ذهن خود خلق کرده است، از طریق نقشه ها و سایر مدارک اجرایی به سازنده انتقال داده میشود.
لذا اجرا کننده علاوه بر داشتن آشنایی قبلی با استانداردها، آیین نامه ها، ضوابط و مقررات عمومیساختمانی باید قبل از هر چیز با مطالعه دقیق نقشه ها، دفترچه مشخصات فنی عمومی، دفترچه مشخصات فنی خصوصی، دستورالعملهای اجرایی، یادآوریهای فنی، برآورد و فهرست مقادیر و سایر مدارک اجرایی، بطور همه جانبه دریابد که چه بنایی را با چه مشخصاتی و با رعایت چه معیارهایی میخواهد اجرا نماید و حجم کار چقدر است به عبارت دیگر سازنده باید با کم و کیف کار آشنا شود و ضمن اطلاع از احجام اقلام کار، از مجموعه مورد احداث، تجسم فضایی دقیقی بدست آورد.
دراین مرحله از کار، سازنده باید کامل بودن نقشه و سایر مدارک اجرایی را ارزیابی و از قابل اجرابودن طرح اطمینان حاصل نماید و هیچ ابهامیرا از نظر دور ندارد، بویژه باید هر گونه تناقض و ناسازگاری را که بین مدارک مختلف اجرایی احساس مینماید، با طراح در میان گذاشته و از او بخواهد که مدارک اجرایی را تکمیل کرده و از آنها رفع ابهام کند بطوری که در هیچ مورد امکان تفسیرهای مختلف باقی نماند همچنین دراین مرحله، اگر سازنده نظری در مورد جرح و تعدیل طرح برای هماهنگ کردن آن با امکانات و تواناییهای خود یا روش اجرای مشخصی دارد، میتواند پیشنهادهای خود را به طراح ارائه دهد زمان کوتاهی که برای طیاین مرحله صرف میشود، از اتلاف وقتهای بعدی، که اغلب با توقف سازمان اجرایی و صرف هزینه های غیر لازم همراهند، جلوگیری مینماید.
گام دوم، آشنایی با محل اجرای طرح
پس از آشنایی با طرح، سازنده باید طی بازدید یا بازدیدهایی، با محل اجرای طرح آشنا شده و محدودیت ها و امکانات موجود در محل را ارزیابی کند.
دراین مرحله، سازنده باید از طریق مشاهدات، مذاکرات، پرس و جو از افراد محلی، مطالعه مدارک و گزارشهای موجود، با عوارض سطحی، توپوگرافی، شرایط تحت الارضی، شرایط محیطی، اقلیم و آب و هوای محل اجرای طرح، راههای دسترسی به محل، امکانات دستیابی به مصالح،تجهیزات و نیروی انسانی در محل و بطور خلاصه تمام امکانات تسهیل کننده و موانع و اشکالات بازدارنده و معارضهای احتمالی، تا آنجا که میسر است، آشنا گردد.
برای آشنایی با محیط کارگاه اجرای طرح، جمع آوری اطلاعات زیر، بسیار مفید خواهد بود درباره عوارض سطحی از قبیل طبیعت و میزان محلهای احتمالی پر شده با زباله، خاک دستی و محل قرار گرفتن و نوع رگه های سنگ احتمالی مسیرهای عبور جریانهای آب و احیانا ً گودالهای آبگیر در سطح کارگاه توپوگرافی، به عبارت دیگر تغییرات رقوم خاک در سطح کارگاه سازه های موجود در محل کارگاه و در مجاورت آن خاکریزهای نزدیک،خط ساحلی و عوارض مشابه آن راههای دسترسی به کارگاه( راه آهن، اتومبیل، کشتی)
درباره عوارض زیر زمینی از قبیل:
مسیر فاضلاب، قنات، تونل، زیر زمین و یا سایر سازه های زیر زمینی خطوط لوله نفت و گاز و آب یا لوله های بخار و هوای فشرده و غیره، خطوط تلفن و تلگراف و کابلهای زیرزمینی برق.
شالوده های موجود در محوطه کارگاه یا زمینهای مجاور اطلاعات مربوط به گمانه هاو سایر اطلاعات از قبیل تاریخچه رفتارسازه های مجاور، نشستهای خاک و غیره...
گام سوم، تهیه برنامه زمانبندی اجرا
پس از اینکه مشخص گردید چه بنایی در چه محلی باید ساخته شود، سازنده باید برنامه زمانبندی اجرای عملیات را تدوین نماید بطوریکه در هر مقطع زمانی، قدمهای اجرایی که بلافاصله پس از آن لحظه برداشته شوند مشخص باشند. داشتن چنین برنامهای که تکلیف اجرا کنندگان را مشخص کرده باشد، تردیدهای مزاحم و بازدارنده را حذف کرده، ایجاد تحرک نموده و از اتلاف وقت و انرژی جلوگیری میکند.
تهیه برنامه زمانبندی، عملا ً در یک فرآیند تجزیه، بررسی اجزا و ترکیب اجزای بررسی شده بنحوی مطلوب ومناسب با رعایت مسیر بهینه، به شرح زیر صورت میپذیرد.
ابتدا سیاههای از کلیه عملیاتی که برای اجرای طرح لازمند، از تجهیز و راهاندازی کارگاه گرفته تا اتمام کار و برچیدن کارگاه، تدوین میگردد. سپس متناسب با حجم کار و شرایط موجود عملیات به چند «عمل اصلی» یا «فعالیت اصلی»تقسیم میشود.
پس از مشخص شدن فعالیتها یا عملهای اصلی، هر یک از آنها به تعدادی «عملیات جزء» یا «فعالیت جزء» تقسیم میشوند.
برای انجام هر واحد هر جزء عمل، مصالح، وسایل، تجهیزات، نیروی انسانی، آهنگ انجام، زمان لازم و هزینه های انجام برآورد میشوند و نیازهای کل آن جزء عمل تعیین میگردند.
از ترکیب آنچه برای انجام جزء عملها تعیین شده، نوع و مقدار کل مصالح، نوع و حجم وسایل، انواع تجهیزات، انواع نیروی انسانی مورد نیاز و زمان کل اشتغال هر نوع از تجهیزات و نیرویانسانی و هزینه کل اجرا تعیین میگردند.
لازم به ذکر است که حجم کل مصالح مورد نیاز، از جمع کردن ساده مصالح لازم برای جزء عملها به دست میآید ولی تعداد ماشین آلات، میزان تجهیزات و تعداد نیروی انسانی را نمیتوان ازجمع کردن ساده ارقام تعیین شده برای هر جزء عمل بدست آورد زیرا ماشین آلات مورد نیاز معمولاً ً به صورت حاصلضرب «ماشین* ساعت» یا « ماشین* روز» و نیروی انسانی لازم به صورت حاصلضرب « نفر* ماه» تعیین میشوند و لذا، تعداد ماشین آلات و نیروی انسانی تابع زمانند و باید متناسب با مدت زمان اجرا، از طریق کارشناسی و مشخص کردن زمانهایی که تعداد مورد نیاز حداکثرو حداقل است، تعیین میشوند. یا بالعکس اگر استفاده از تجهیزات، ماشین آلات و نیروی انسانی معینی الزام آور باشد، باید مدت زمان اجرا متناسب بااین امکاناتتعیینشود.
هزینه کل اجرا را هم نمیتوان از جمع کردن ساده هزینه عملها محاسبه کرد زیرا سه عامل ماشین آلات، نیروی انسانی و زمان بر هزینه های اجرایی اثر میگذارند و بویژه باید مسیله تأمین منابع مالی و حجم سرمایهای که باید برای گردشکار کارگاه به کار گرفته شود، در محاسبه هزینه کل اجرا ملحوظ گردد. پیمانکاران با سابقه، هزینه های اجرایی را مستقیماًً برای هر عمل، بدون پرداختن به جزء عملها، محاسبه مینمایند
پس از روشن شدن حجم مصالح مورد نیاز، مبداء و منابع تهیه مصالح، چگونگی تهیه و تدارک آنها، وسیله و نحوه حمل به کارگاه، تحویل گرفتن، باراندازی، انبار کردن و نگهداری در کارگاه، نحوه و وسایل برداشت و مصرف در کارگاه و بالاخره چگونگی نمونه برداری و کنترل کیفیت مصالح در مواعد مقرر، مورد مطالعه قرار میگیرند.
بر اساس مطالعات انجام شده درباره مصالح، نیازهای تجهیزاتی کنترل و حک و اصلاح گشته و امکانات و نحوه تأمین قطعات یدکی، سوخت، مصارف و لوازم آنها بررسی میشوند.
دراین مرحله، تهیه جدول برنامه ریزی ماشین آلات مورد نیاز میتواند به همه جانبه بودن مطالعه و تسهیل کار مطالعه کننده کمک نماید. در جدول شماره1، برنامه ریزی ماشین آلات مورد نیاز برای احداث یک کانال بتن آرمه، به عنوان مثال نشان داده شده است.
بر اساس آخرین مطالعات در مورد مصالح و نیازهای تجهیزاتی، نیازهای به نیروی انسانی تعیین گشته، منابع، امکانات، روشها و ضوابط تأمین نیروی انسانی، اعم از ماهر، نیمه ماهر و غیر ماهر، تبعات به کار گماردن آنان در کارگاه، شامل تأمین امکانات زیستی، بهداشتی، رفاهی و حتی در مورد طرحهایی که اجرای آنها چند سال طول میکشد، علاوه بر تأمین امکانات فوق برای خانواده ها، امکانات آموزشی برای فرزنداشان، در حالات مختلف دسترسی به امکانات شهری یا عدم دسترسی بهاین امکانات، مطالعه و ارزیابی میشوند.
دراین مرحله، تنظیم جدول طبقه بندی و تعداد کارگران مورد نیاز در هر مقطع زمانی، کمک مؤثری به امر برنامه ریزی خواهد کرد. جدول شماره 2، برنامه ریزی نیروی انسانی لازم برای احداث کانال بتن آرمه فوق را نشان میدهد.
پس از مشخص شدن کل نیازهای طرح و انجام مطالعات فوق، بسته به مورد، قدم بعدی برای تهیه برنامه زمانبندی، به شرح زیر برداشته میشود و مدت زمان اجرا تثبیت میگردد.
اگر زمان محدود باشد، سازنده از طریق مقایسه و واسنجی نیازها با آنچه در حال حاضر در اختیار دارد، کفایت یا عدم کفایت مقدورات خود را ارزیابی میکند و در صورت لزوم، کمبودها را بر طرفمینماید
اگر زمان محدود نباشد، سازنده زمان تقریبی لازم برای اجرای کار با امکانات موجود خود را برآورد و معقول بودناین زمان را بررسی میکند و اگر لازم باشد، تعادل منطقی را بین امکانات و مدت زمان اجرا بر قرار میسازد.
دراین مورد باید توجه داشت که امروزه زمان، پربهاترین اقلام مصرفی در کارگاه است و هنر یک مجری و سازنده خوب آن است که با تأمین بموقع مصالح و به کار گرفتن وسایل، تجهیزات و نیروی انسانی به مناسبترین نوع و مقدار، زمان لازم برای اجرا را کوتاه کرده و ازاین راه هزینه های اجرایی را کاهش دهد. و طرح را هر چه زودتر به بهره برداری برساند. توجه کنید که اگر یک کارخانه سیمان 3000 تنی فقط یک روز زودتر به تولید برسد، بازای آن یک روز، 3000 تن سیمان بیشتر تولید شده و میلیونها ریال ارزش افزوده خواهد گردید. لازم به یاد آوری است همانطور که در شکل شماره 1 نشان داده شده، برای انجام عملیات اجرایی، یک محدوده مدت زمانهای مناسب، واقع در حد فاصل یک زمان حداقل و یک زمان حداکثر وجود دارد، که بازای مدت زمانهای واقع دراین محدوده میتوان کار را با صرف هزینه و انرژی به سرانجام رسانید ولی تقلیل مدت زمان اجرا به کمتر از حداقل فوق یا طولانی تر شدن مدت زمان عملیات اجرایی از حداکثر مزبور، به افزایش تصاعدی هزینه های اجرایی منجر میشوند. بدیهی است که با توجه به ملاحظات فوق باید در مورد مدت زمان اجرا اتخاذ تصمیم به عملاید و باایجاد تعادل بهینه بین مقدورات و مدت زمان اجرا، مدت زمانی مناسب و معقول برای اجرای طرح تعیین و تثبیت شود.
پس از تثبیت مدت زمان اجرا، با در اختیار داشتن کلیه اطلاعات، طرح اولیه سازماندهی و گردشکار کارگاه، بااین هدف تهیه میشود که با به کار گرفتن اصول مهندسی و ابداع روشهای اجرایی بهتر، بتوان با همسو کردن همه نیروها و با تأمین گردشکاری مناسب، بنحوی که هیچ فعالیتی مزاحم فعالیتهای دیگر نشود، با صرف حداقل مصالح، تجهیزات، انرژی و زمان، بیشترین نتیجه عملا ً ممکن را از دیدگاه کمیو کیفی، به دست آورد.
بر مبنای طرح سازماندهی تهیه شده با در نظر داشتن امکانات و محدودیت ها، در یک نظم منطقی و با رعایت تقدم و تأخر منطقی عملهای مختلف و تقدم و تأخرهای ناشی از ضرورتهای اجرایی، کوشش میشود با هماهنگ کردن فعالیتها بنحوی که با هم تداخل زمانی نداشته باشند، برنامه زمانبندی عملیات اجرایی طوری تهیه میشود که از امکانات، بیشترین استفاده به عملاید و اثر بازدارنده محدودیتها کمترین باشد و اگر تأمیناین نقطه نظرها، تغییر، تکمیل یا جرحو تعدیلاتی را در طرح اولیه سازماندهی و گردشکار کارگاهایجاب نماید، با اعمالاین تغییرات وجرح و تعدیلات، برنامه زمانبندی نیز تکمیل و حک و اصلاح میگردد. این رفت و برگشت از طرح سازماندهی به برنامه زمانبندی و از برنامه زمانبندی به طرح سازماندهی، تا جایی ادامه مییابد که طرح مزبور، حالت نهایی و قطعی به خود بگیرد.
در عمل ممکن است، در بدو امر فقط خطوط کلی اجرا و کلیات سازمان اجرایی تعیین گردند و طرح سازماندهی نهایی بدستاید.
با داشتن تصویر روشنی از طرح سازماندهی نهایی و معمولاً ً با رعایت مسیر بحرانی، برنامه زمانبندی اجرا چنان تأمین میشود که هر جزء عمل زمانی انجام شود که نتیجه حاصل از آن بیشترین باشد. مسیر بحرانی، عملها و جزء عملهایی را در بر میگیرد که هر تأخیر در انجام هر یک از آنها، مستقیماً به تأخیری به هماناندازه در اتمام برنامه منجر میشود.
بدیهی است که برنامه تدوین شده باید تمام عملیات اجرایی، از جمله استقرار و تجهیز کارگاه در شروع کار، گردشکار کارگاه در مدت اجرا و برچیدن کارگاه پس از اتمام عملیات اجرایی را دربرگیرد.
با توجه به آنچه گذشت، از یک سو برنامه زمانبندی مبتنی بر برآوردهای مصالح، تجهیزات، نیروانسانی، مدت زمان انجام و هزینه های انجام هر جزء عمل است که مقولاتی احتمالی باشند و بسته به نوع و ماهیت کار و در عمل،
1 - وظیفه اولیه یک مهندس طراح، ساخت سیستمی است که برای سازنده ساختن آن سخت وبرای تعمیرکار تعمیر آن ممکن باشد
2- درطراحی هرسیستم، حتی یک قطعه ازرده خارج نشود،قطعات دست یافتنی و هیچ قطعه ای بدون طراحی نباشد .
3- همه چیز بایدطبق زمان بندی و بودجه کارفرما ساخته شود
4- هیچ عیبی نباید در طراحی دیده شود و همیشه طی رون تولید باید کنترل صورت گیرد.
.: Weblog Themes By Pichak :.